به گزارش تحریریه، عبدالنصر همتی رئیس کل بانک مرکزی در مصاحبه با شبکه 3 سیما سخنانی بر زبان راند که نشان می دهد اوضاع نظام بانکی کشور خراب است و در عمل به متغیر علی در بحرانی کردن کل اقتصاد تبدیل شده است.
اعتراف صادقانه همتی قابل تقدیر است، اما سوال اساسی این است که آیا در بانک مرکزی شرایط به گونه ای آسیب شناسی شده است که در آینده این اتفاقات تکرار نخواهد شد؟ یا قرار است هر از گاهی اعترافاتی انجام شود و در بر همان پاشنه قدیم بچرخد.
محورهای سخنان همتی به شرح زیر است:
- بانک مرکزی هم در این پیروزی به سهم خود نقش داشت و با وجود اینکه پارسال فقط یک نهم درآمد ارزی کشور وصول شد، اما وضعیت اقتصادی را کنترل کردیم.
- مسئولان اجرایی هم تحت فشار هستند، اما اگر بانک مرکزی به خواستهها تن میداد انفجار نقدینگی در کشور رخ میداد که با حمایتهای رهبری این اتفاق رخ نداد و سیاستهای آمریکا شکست خورد.
- تسهیلات تکلیفی دست بانکها را برای نقش آفرینی مثبت در اقتصاد میبندد.
- بانک مرکزی به صورت هدفمند، حمایتهای خوبی از شرکتهای دانش بنیان و بنگاههای کوچک و متوسط کشور داشته است که موجب کاهش وابستگی کشور به خارج و همچنین افزایش اشتغال شده است و کاهش تسهیلات تکلیفی میتواند دست بانکها را برای حمایت از شرکتهای دانش بنیان و بنگاههای کوچک و متوسط باز کند.
- بدهکاری ۹۰ هزار میلیارد تومانی ۱۱ بدهکار بزرگ به سیستم بانکی.
- در سال ۹۸ و ۹۹ بخشهایی از بودجه دولت از طریق درآمدهای تسعیر صندوق توسعه ملی تأمین شد که به زبان سادهتر به معنای چاپ پول است.
- بانکها باید به فعالیت اصلی شان باز گردند و از بنگاه داری دست بردارند، ما هم به طور گسترده به دنبال آن هستیم تا این اتفاق بیافتد، زیرا به نظر بانک مرکزی بنگاه داری بانکها یکی از مسیرهای فسادآور است که باید جلوی آن گرفته شود.
- باید بین گرانی و تورم فرق گذاشت، زیرا گرانی در حوزه کالاهای خرد اتفاق میافتد، اما تورم افزایش سطح عمومی قیمتها و کاهش قدرت خرید مردم است که در حوزه وظایف بانک مرکزی است، اما باید تأکید کرد که فقط سیاست گذار پولی نمیتواند جلوی تورم را بگیرد.
- مشکلات بخش بانکی را که موجب ایجاد گلوگاههایی در اقتصاد شده است، ناشی از ناترازیهای دهه 80 شبکه است.
- اوایل دهه 90 هم شاهد منفی شدن رشد سرمایه گذاری بودیم که همچنان دچار آن هستیم و موجب شده است دخالت نظام بانکی و توان آن در تامین مالی بنگاهها کاهش یابد.
اینکه همتی معتقد است تورم یک پدیده پولی نیست را باید یک ابداع در حوزه اقتصاد دانست و ضرورت دارد تا رئیس کل بانک مرکزی تعریف خود را از دلیل تورم فرموله کرده و در محافل اقتصادی عرضه کند و اصولا مصاحبه های تلویزیونی جای رد کردن نظریات اقتصادی نیست.
ارجاع دادن مشکلات بانکی که در دوران حسن روحانی اختیارات مطلق داشته اند به دولت قبل نشان دهنده نگاه سیاسی همتی است و در دورانی که آمارهای بانک مرکزی سانسور می شود، سخنان رئیس را باید یک مونولوگ دانست که قابلیت آزمون جدی ندارد.
سانسور آمارها در بانک مرکزی یک عمل غیرقانونی است و امکان نظارت عالی مردمی و قانونی را سلب کرده و باعث شکل گیری چنین تریبون های یک طرفه ای می شود.
پایان/
نظر شما